جدول جو
جدول جو

معنی سوت زن - جستجوی لغت در جدول جو

سوت زن
آنکه سوت زند سوت زننده
تصویری از سوت زن
تصویر سوت زن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
در آوردن صدای ممتد خالی از حروف هجا از میان دو لب یا از آلت مخصوص، سوت کشیدن، صفیر زدن، شپلیدن، شخلیدن، شخولیدن
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
سوزن باشد که بدان چیزها دوزند. (آنندراج) (برهان). سوزن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ دَ)
صفیر برآوردن. هشتک زدن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو)
اسب سفت زن، آنکه دست او از طرف شانه لنگد:
سفت زن اسب که از شانۀاو در رفتن
هر زمان آید در گوش دگرگون دستان.
جوهری هروی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سفت زن
تصویر سفت زن
کسی که در مباشرت قوی باشد آنکه به نیرو جماع کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخن زن
تصویر سخن زن
سخنگو، سخن فهم، قصه خوان، شاعر، افترا زننده مفتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشت زن
تصویر خشت زن
آنکه خشت سازد خشت ساز، آنکه خشت را بهنگام جنگ پرتاب کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساز زن
تصویر ساز زن
کسی که ساز زند نوازنده، تار زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنج زن
تصویر سنج زن
نوازنده سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
صفیر بر آوردن از دهان یا از سوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفت زن
تصویر سفت زن
((س زَ))
کسی که در مباشرت قوی بود، آن که به نیرو جماع کند
فرهنگ فارسی معین
سوت کشیدن، سوت به صدا درآوردن، در سوت دمیدن، داوری مسابقات کردن، صفیر کشیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
صفيرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
Whistle, Whistling
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
siffler, sifflant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
吹口哨 , 吹口哨的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
সিটিভ বাজানো , সিটি বাজানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
свистеть , свистящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
pfeifen, pfeifend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
свистіти , свистячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
سیٹی بجانا , سیٹی بجانے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
kupiga filimbi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
เป่าหม้อ , เป่าปาก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
assobiar, assobiando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
düdük çalmak, ıslık çalan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
口笛を吹く , 口笛を吹く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
לשרוק , מַשְׁתַלֵּל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
휘파람 불다 , 휘파람 부는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
gwizdać, gwizdanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
सीटी बजाना , सीटी बजाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
fluiten, fluitend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
silbar, silbando
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
fischiare, fischiante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سوت زدن
تصویر سوت زدن
meniup peluit, bersiul
دیکشنری فارسی به اندونزیایی