- سوت زن
- آنکه سوت زند سوت زننده
معنی سوت زن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که در مباشرت قوی باشد آنکه به نیرو جماع کند
صفیر بر آوردن از دهان یا از سوت
در آوردن صدای ممتد خالی از حروف هجا از میان دو لب یا از آلت مخصوص، سوت کشیدن، صفیر زدن، شپلیدن، شخلیدن، شخولیدن
Whistle, Whistling
свистеть , свистящий
pfeifen, pfeifend
свистіти , свистячий
gwizdać, gwizdanie
吹口哨 , 吹口哨的
assobiar, assobiando
fischiare, fischiante
silbar, silbando
siffler, sifflant
fluiten, fluitend
सीटी बजाना , सीटी बजाना
meniup peluit, bersiul
صفّر , صافرٌ
휘파람 불다 , 휘파람 부는
לשרוק , מַשְׁתַלֵּל
口笛を吹く , 口笛を吹く
düdük çalmak, ıslık çalan
kupiga filimbi
เป่าหม้อ , เป่าปาก
সিটিভ বাজানো , সিটি বাজানো
سیٹی بجانا , سیٹی بجانے والا
کسی که ساز زند نوازنده، تار زن
آنکه خشت سازد خشت ساز، آنکه خشت را بهنگام جنگ پرتاب کند
سخنگو، سخن فهم، قصه خوان، شاعر، افترا زننده مفتری
نوازنده سنج
به مهمانی رفتن سور خوردن
بد گمانی
موج زننده،، موج دار
کسی که پول فلزی سکه می زند